سرّ دلدادگی
محفل دلدادگی برپاست در جانم، بیا |
محرم دل! منتظر بر جای می مانم بیا |
پاره ای از این وجودی رو مگردان ای بسا |
دل زکف پر برکشد، فریاد با بانگی رسا |
صد مَلک را پادشاهم تا که دارم من تو را |
کس برایم نیست چون تو، دل سپارم من تو را |
مَه به کف، خورشید در دستم که تاج سر شدی |
مهتر از بختم نباشد چون مرا دلبر شدی |
سلام بانوی من
امروزت مبارک. 2 ماه پیش 2 روز کمترت مبارک. کفش سیندرلاییت مبارک.
ممنونم که با اون زبون جوجه ایت به من بله گفتی و مال من شدی یکی یه دونه. خیییییلی دوست دارم.
تو ابن روز قشنگ و خیلی مهم می خوام 3 تا کادو به عزیز دلم بدم:
اولیش واسه اینکه نو نو ئه.
دومیش واسه اینکه باربیه.
سومیش واسه اینکه مال من شده.
این 3 تا هم مبارکت باشه.
فدای تو. مهدی.
سلام
الان چند روزی میشه که جوجم سرماخورده. تب کرده. چشمای قشنگش مریضه. الهی درد و بلاش به جون مهدی. گناه داره والا. آخه نحیف و ظریفه این جوجه طلایی.
خدا جون. زود زود خوبش کن. ممنون.
این جوچه طلایی یهویی تب کرده این روز قشنگ و با غمش شب کرده
ناخوشی و درد و غصه ها دور از او چشم هر حسود و بدنظر کور از او
باید پای این مریضی ها رو ببریم بپریم بریم کباب ترکی بخوریم
خوشتر از جانی و جانم ز نبودت بر لب یا رب این شاخه گل از بر من دور مباد
خانه ام از نفس مهر تو عطرآگین است یا رب این خانه تهی از نفس و شور مباد
آمدی در دی و من در پس تو کوی به کوی یا رب این قافله بی منزل و بی نور مباد
زندگی معنی هر لحظه حضور محیا یا رب این زندگی از لطف تو مهجور مباد
بانگ عاشق شدنم را همه عالم بشنید یا رب این نغمه به درگاه تو مستور مباد
گل خندان من این روز مبارک بادت یا رب این دیده به دیدار گلش کور مباد
بانوی من، تولدت مبارک
درباره این سایت